مچل. [ م َ چ َ ] ( ص ) آدمی که مورد تمسخر عده ای قرار می گیرد. کسی که او را دست می اندازند. آدمی که بر اثر شوخی دیگران اوقاتش تلخ شده و از کوره دررفته است : این یارو مچل خوبی است. یا دیشب فلانی را مچل کردیم. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). || ( اِ ) خوراکی و تنقلی است که در هنگام کشیدن تریاک و شیره می خورند و در این صورت در برابر «مزه » است برای عرق خوران. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
فرهنگ معین
(مَ چَ ) (ص . ) (عا. ) کسی که مورد تمسخر عده ای قرار گرفته باشد. ( ~ . ) (اِ. ) خوراکی و تنقلی که به هنگام کشیدن تریاک و شیره خورند، مزه .
فرهنگ فارسی
( اسم ) خوراکی و تنقلی که بهنگام کشیدن تریاک و شیره خورند مزه .
ویکی واژه
(عا.) کسی که مورد تمسخر عدهای قرار گرفته باشد. خوراکی و تنقلی که به هنگام کشیدن تریاک و شیره خورند، مزه.