مغروق

لغت نامه دهخدا

مغروق. [ م َ ] ( ص ) غوطه ورشده در آب. فرورفته در آب. ( از ناظم الاطباء ). غرق شدن. غرقه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). این کلمه ظاهراً برساخته فارسیان است و در عربی غریق باید گفت.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) غرق شده .

فرهنگ فارسی

( اسم ) فرو رفته در آب غرق شده : [ مرد مغروق ] [ کشتی مغروق ] جمع : مغروقین ( برای کسان ) .

ویکی واژه

غرق شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم