مصلحت بین

لغت نامه دهخدا

مصلحت بین. [ م َ ل َ ح َ ] ( نف مرکب ) کسی که صلاح کار را می نگرد. ( ناظم الاطباء ). آنکه صلاح کار و مقتضای حال ببیند و دریابد. صواب بین. راه از چاه دان :
ننهد پای تا نبیند جای
هرکه را چشم مصلحت بین است.سعدی.- امثال :
مصلحت خوب است اما مصلحت بینش بد است .
|| عاقل و زیرک و هوشیار. ( ناظم الاطباء ) :
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود.حافظ.|| کارگزار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

آن که خیر و صلاح را در نظر می گیرد.

فرهنگ فارسی

کسی که صلاح کار را می نگرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال لنورماند فال لنورماند فال اعداد فال اعداد فال راز فال راز