مبات

لغت نامه دهخدا

مبات. [ م َ ] ( ع مص ) ( از «ب ی ت » ) شب گذراندن. ( آنندراج ) ( غیاث ). بات یبیت بیتوتةً و مبیتاً و مباتاً، ادرکه ُ اللیل نام او لم ینم. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) جای شب گذراندن. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شب گذراندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال رابطه فال رابطه