لطمه زدن

لغت نامه دهخدا

لطمه زدن. [ ل َ م َ / م ِزَ دَ ] ( مص مرکب ) سیلی زدن. طپانچه زدن. لت زدن.
- لطمه زدن به کسی یا به کاری ؛ آسیب رساندن. صدمه زدن.

فرهنگ فارسی

سیلی زدن . طپانچه زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم