قدران

لغت نامه دهخدا

قدران. [ ق ِ ] ( ع مص ) توانستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قادر شدن. ( آنندراج ). گویند: قَدَر قَدْراً و قُدْرَةً و مُقْدرَةً [ دُ / دَ/ دِ ] و مِقداراً و قداراً [ ق َ / ق ِ ] و قَدارَةًو قُدوراً و قُدورَةً و قِدْراناً. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

توانستن قادر شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال ارمنی فال ارمنی فال ابجد فال ابجد فال سنجش فال سنجش