یک گز

لغت نامه دهخدا

یک گز. [ ی َ / ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) خوش ظاهر و بدون ته. مأخذ آن قماشی است که یک گز از روی کارش خوب باشد. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

یعنی خوش ظاهر و بدون ته ماخذ آن قماشی است که یک گز از روی کارش خوب باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم