گرشاسف

لغت نامه دهخدا

گرشاسف. [ گ َ ] ( اِخ ) گرشاسب است که نام پسر اترد و نام پسر طهماسب باشد. رجوع به گرشاسب شود. ( برهان ).
گرشاسف. [ گ َ ] ( اِخ ) گرشاسف ابوکالنجار دوم. علاءالدوله امیر خاصبک ملقب به حسام امیرالمؤمنین. رجوع به ابوکالنجار در همین لغت نامه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال جذب فال جذب فال راز فال راز فال احساس فال احساس