پارچه پارچه

لغت نامه دهخدا

پارچه پارچه. [ چ َ / چ ِ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) شاخ شاخ. پاره پاره. لَخت لَخت. لت لت.
- پارچه پارچه کردن ، پاره پاره کردن .

فرهنگ معین

(چِ. چِ ) (ص مر. ) پاره پاره ، لخت لخت .

فرهنگ فارسی

( اسم ) پاره پاره لخت لخت .
شاخ شاخ پاره پاره

ویکی واژه

پاره پاره، لخت لخت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال آرزو فال آرزو فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت