چهاریک

لغت نامه دهخدا

چهاریک. [ چ َ / چ ِ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) ربع. یک چهارم. یک قسمت از چهار قسمت چیزی. رُبُع. رَبیع. ( منتهی الارب ): هزیع؛ مقدار یک چهاریک از شب. رجوع به چاریک و ربع و مُحَلّه شود.
- چهاریک دانگ ؛ دو حبه. یک طسوج. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

یک بخش از چهار بخش چیزی، یک چهارم چیزی، یک چهارم، ربع.

فرهنگ فارسی

یک چهارم، یک چهارم ازچیزی، ربع

فرهنگستان زبان و ادب

{quarter} [ورزش] هریک از چهار بخش مسابقه که همگی ازلحاظ زمانی با هم برابر باشند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم