مالین

لغت نامه دهخدا

مالین. ( اِ ) مالیز. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به مالیز شود.
مالین. ( ص ) در تداول این کلمه در ترکیب عطفی «خونین و مالین » به کار رود به معنی به خون آلوده شده و به خون کشیده شده. و رجوع به خونین شود.
مالین. ( اِخ ) ابوسعد گوید: کوره ای است دارای قرای مجتمع به دو فرسنگی هرات که مجموع آنها را «مالین » و مردم هرات «مالان » گویند. ومن مالین هرات رادیدم ، مرا گفتند که آن دارای بیست و پنج قریه است. ( از معجم البلدان ). از اعمال هرات است مشتمل بر قری و مزارع به دو فرسنگی هرات و مردم هرات مالان گویند واز آنجاست ابوعبداﷲ احمدبن عبدالرحمن مالینی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به مالن و مالان شود.
مالین. ( اِخ ) ادیبی گوید:قریه ای است بر کنار شط جیحون. ( از معجم البلدان ).
مالین. ( اِخ ) ابوسعد گوید: قریه ای است از قرای باخرز. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

شهریست در بلژیک آنورس کنار رود [ دیل ] ۷۹/٠٠٠ تن سکنه . صنایع : تور بافی و بافندگی .
خونین و مالین .
قریه ایست از قرای باخرز

دانشنامه عمومی

مالین ( اوکراینی: Ма́лин ) شهری در استان ژیتومیر در کشور اوکراین است. جمعیت این شهر ۲۵, ۵۸۷ نفر ( ۲۰۲۱ تخمینی ) است.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:مخلن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم