کرامیه
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
گروهیست که به جوهریت بارط و استقرار وی بر عرش اعتقاد دارند تعالی عن ذالک علوا کبیرا. جماعتی از اهل سنت که از اثبات کنندگان صفات خداوند هستند.
دانشنامه آزاد فارسی
پیروان ابوعبدالله محمد بن کرّام، معروف به ابن کرّام، از فِرَق سنت و جماعت با تمایلات کلامی. اینان به جسمانی بودن خداوند اعتقاد داشتند و بر آن بودند که خداوند جسم است و حد و نهایت دارد و شبیه دیگر مخلوقات است. کلام خداوند را قدیم و قول او را حادث می دانستند و میان کلام و قول فرْق قائل بودند. اهل سنت کرامیه را به همین سبب مُجَسِّمه و مُشِبّهه می دانستند و آنان را تکفیر می کردند و در اصول و عقایدی همچون ایمان، خداوند، صفات حق تعالی، امر الهی، حسن و قبح و امامت با کرامیه اختلاف داشتند و گاه مشاجره و مجادلۀ دو گروه به درگیری و زدوخورد می انجامید. این فرقه تا قرن ۵ و ۶ق در نواحی شرقی ایران، به ویژه نیشابور و خراسان، نفوذ فراوان و پیشوایان برجسته ای داشت. در قرن ۴ق خانقاه ها و مجالس کرامیه در بیت المقدس برپا بود و اندیشۀ آن در عهد غزنویان رواج داشت (قرن ۵ق). گویا از حملۀ مغول به بعد دیگر اثری از کرامیه باقی نماند (قرن ۷ق). چون کرامیان اثباتِ صفات می کردند، شهرستانی آنان را صفاتیه خوانده و به دوازده گروه تقسیم کرده اند که معروف ترین آن ها هیصمیّه است.
دانشنامه اسلامی
ابوعبدالله محمد بن کرام سردمدار اندیشه کرامیه است. او سجستانی بوده و از آنجا به گرجستان تبعید و مطرود شد. وی با تملق و نفاق توانست هم پیمانانی بدست آورد. چنانکه گفته اند با تظاهر به زهد و تعبد، خودش را در نظر اهالی گرجستان و اطراف آن جلوه ای دینی داد و سپس ایشان را به بدعت خویش کشاند تا اینکه با او بیعت کردند.
تبلیغ ریاکارانه
او با عده ای از هم پیمانانش در ایام ولایت محمد بن طاهر بن عبدالله حاکم مستعین در خراسان به نیشابور رفته و با تظاهر، به فریب اهل آن دیار پرداخت و در آنجا دعوت خود را علنی نمود.ثمره تبلیغات او در نیشابور به وجود آمدن سه فرقه کرامیه به نام حقاقیه، طرائقیه و اسحاقیه در خراسان شد. این سه فرقه از کرامیه به مجسمه خراسان معروف هستند.
آثار قلمی محمد بن کرام
او نویسنده کتابی به نام «عذاب قبر» است. وی در آن به تبیین اندیشه ها و افکار خود پرداخته ولی چون در آن مطالب غیر معقول بوده بعدا عده ای از همفکران او اصل کتاب را با حذف مطالب سخیف تغیر دادند تا بر اعتبار آن بیفزایند و دیگر اصل آن را افشاء ننمودند. به عنوان نمونه یکی از عقائد باطل او در این کتاب این است که به چگونگی و کیفیت خدا و همچنین مکان الله پرداخته است.
موضع گیری نویسندگان
...