پالاس. ( اِ ) شعوری بدان معنی پلاس یعنی گلیم و نمد و جل و کهنه داده است و ظاهراً این صورت ، لفظ ترکی پلاس فارسی است. و رجوع به نرم دار شود. پالاس. ( اِخ ) پسر اِواندر و او بنابرقول ویرژیلیوس بدست تورنوس پادشاه قوم روتولی که در لاسیوم میزیستند کشته شد و اِنِئاس انتقام وی بستد. ( تمدن قدیم ). پالاس. ( اِخ ) یکی از مقربین ( کلود ) امپراطور روم که او برای ازدواج با اگری پین کلود، مخدوم خویش را مسموم ساخت. پالاس. ( اِخ ) پیتر سیمون. طبیعی دان آلمانی. مولد برلین 1741م.1153/ هَ. ق. و وفات 1811م.1225/ هَ. ق. وی در اورال ، دریای خزر، آلتائی و چین سیاحت و بسیاری اکتشافات علمی کرده و او را کتابهای چند است. پالاس. ( اِخ ) یکی از نامهای می نرو الهه جنگ.
فرهنگ عمید
= پلاس
فرهنگ فارسی
پیرسیمون طبیعی دان آلمانی ( و. برلین ۱۷۴۱ - ف. ۱۸۱۱ م . ) وی در اورال دریای خزر آلتائی وچین سیاحت و اکتشافات علمی بسیار کرده و کتابهایی چند نوشته است . نرم دار پسر اواندر
دانشنامه عمومی
پالاس یا ۲ پالاس یا سیارک ۲ ( نماد: ) ( به انگلیسی: Pallas 2 ) دومین سیارک کشف شده است که در ۲۸ مارس ۱۸۰۲ کشف شد. قدر مطلق سیارک برابر ۴٫۱۳ است. پالاس (پسر اواندر). پالاس ( انگلیسی: Pallas ) در اسطوره شناسی روم، پسر پادشاه اواندر بود. در انه اید ویرژیل، ایواندر به پالاس اجازه می دهد تا با آئنیاس علیه روتولی ها بجنگد، آئنیاس او را می پذیرد و مانند پسرش آسکانیوس با او رفتار می کند.
دانشنامه آزاد فارسی
پالاس ( ـ۶۲م)(Pallas) بردۀ آزادشدۀ رومی و سرمنشیِ مالیِ امپراتور کلودیوس. به توصیۀ پالاس، کلودیوس با آگریپینای کهتر، که گفته می شد با پالاس رابطۀ نامشروع داشته است، ازدواج کرد و پسر او (امپراتور نرون آینده) را به فرزندی قبول کرد. پس از بر تخت نشستن نِرون، آگریپینا و پالاس به تدریج نفوذ خود را ازدست دادند و در ۶۲م نرون حکم قتل پالاس را، احتمالاً با هدف تصرف ثروت هنگفت او، صادر کرد. پالاس (اخترشناسی). پالاس (اخترشناسی)(Pallas) در اخترشناسی، دومین سیارک بزرگ، و نیز دومین سیارک کشف شده. پالاس را نخستین بار اخترشناس آلمانی، هاینریش اولبرس، در ۱۸۰۲ کشف کرد. قطر این سیارک حدود ۴۸۰ کیلومتر است و هر ۱۶۸۴ روز یک بار بر گرد خورشید می گردد. پالاس (اسطوره). پالاس (اسطوره)(Pallas) در اساطیر یونان، از القاب آتنا، الهۀ جنگ و خرد، و احتمالاً به معنای باکره. بر اساس روایتی، آتنا دوست دوران کودکی خود، پالاس، را سهواً می کشد و پس از آن، بر اثر عذاب وجدان، نام او را برمی گزیند و تصویر پالادیوم را در حافظه اش ثبت می کند. نظریۀ دیگری دربارۀ ادغام این دو اسم حاکی از آن است که آتنا احتمالاً صورت تحول یافتۀ یکی از الهگان فرهنگ مینوسی ـ میسنی بوده است و مهاجمان یونانی او را با الهۀ باکرۀ جنگجوی خود، پالاس، همانند می دانستند.
