کابر

لغت نامه دهخدا

کابر. [ ب ِ ] ( ع ص ) بزرگ. یقال توارثوا کابراً عن کابر؛ ای کبیراً عن کبیر فی العز و الشرف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به کابراً عن کابر شود.

فرهنگ فارسی

بزرگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال نخود فال نخود فال اعداد فال اعداد فال فنجان فال فنجان