پائیزه. [ زَ/ زِ ] ( ص نسبی ) پائیزی. مقابل بهاره : کشت پائیز. پائیزه. [ زَ / زِ ] ( مغولی ، اِ ) پایزه. فرمانی بود که پادشاهان به کسی میدادند تا به هر جای که رود همه فرمانبردار وی باشند. برای شواهد رجوع به کلمه پایزه شود. و در کتب ، پائیزه به این معنی دیده نشد و بمتابعت فرهنگ نویسان ضبط کردیم.