پا کوفتن

لغت نامه دهخدا

پاکوفتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) رقص کردن. رقصیدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- زدن کف پای بر چیزی . ۲- رقص کردن رقصیدن پای کوفتن پا کوبیدن پای کوبیدن .
پابزمین زدن، پاکوبیدن، پای کوبی، رقص کنان
رقص کردن رقصیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال چوب فال چوب فال فنجان فال فنجان