نرم دل
نرم دل. [ ن َ دِ ] ( ص مرکب ) رحم دل. مقابل سخت دل. ( فرهنگ نظام ). مقابل سنگدل. ( آنندراج ). رقیق القلب. ملایم. ( ناظم الاطباء ). سلیم. ( دهار ) ( ناظم الاطباء ). اذلة. ( ترجمان علامه جرجانی ) : و سقلاب مردی نرم دل بود. ( مجمل التواریخ ).
از نرم دلان ملک آن بوم
بود آهن آبدار چون موم.نظامی.- نرم دل شدن ؛ رام شدن. به رحم آمدن :
جهاندار دارای جوشیده مغز
نشدنرم دل زآن سخنهای نغز.نظامی.
رئوف و مهربان.