گاو عصار. [ وِ ع َ ص ْ صا ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گاوی که چشم او را بندند و همیشه در یکجا دور زند. ( مثل... ) در مورد کسی گفته شود که کار بیهوده کند : چو گاوی که عصار چشمش ببست دوان تا بشب شب همانجا که هست.( بوستان ).سر گاو عصار از آن در که است که از کنجدش ریسمان کوتهست.( بوستان ).