کاسپین

لغت نامه دهخدا

کاسپین. [ ی َ ] ( اِخ ) نام طایفه ای بوده که در سواحل جنوبی بحر خزرسکنی داشته اند. ( التدوین ). طایفه کاسپین که از شعب مارد یا مازد است از شعب دیگر جری تر و پر دل تر بوده اند و غالباً از کوهستان مازد تجاوز کرده بطرف جلگه های سمت جنوب کوه مازد بتاخت میرفته اند و شهر قزوین را بعضی از محققین مسکن طایفه کاسپین میدانند. ( التدوین ). پروفسور هرتسفلد گوید: اگر اسمی باید به سکنه ٔایران قبل از آریائی ها داده شود کلمه کاسپین شایسته است. ریشه این کلمه را ما میتوانیم در بسیاری از نقاط ایران بیابیم و روشن تر از همه در بحر کاسپین ( خزر ) است بنا بر رأی هانری فیلد ریشه کاسی همان کاسپی است. اصل کاس بوده در حالت جمع کاسیپ میشده ( بنابر نقل یونانیان ). ( کرد و پیوستگی نژادی او ص 234 ).
کاسپین. [ی َ ] ( اِخ ) ( خلیج... ) رجوع به کاسپین ( دریا ) شود.
کاسپین. [ ی َ ] ( اِخ ) ( دریای ِ... ) دریای کاسپین در نقطه ای که بمحاذات قسمت بالای هیرکانی ( ایالت گرگان ) میرسد در واقع صورت دریا بخود میگیرد و این صورت را تا پای کوهستان مدی ( ماد ) و ارمنستان دارد زیرا که قسمت سفلای این کوهسار بشکل هلال است و درست در کنار دریا ختم میشود و فی الحقیقة عمق خلیج کاسپین رامیسازد . در این سواحل چون از دریا بجانب قله کوه برویم طوایف مختلف می بینیم که متدرجاً بر دامنه ها قرار دارند... ( کرد و پیوستگی نژادی او ص 162 - 163 ). رجوع به خزر ( دریا ) شود.

فرهنگ فارسی

دریای کاسپین در نقطه که بمحاذات قسمت بالای هیرکانی (ایالت گرگان ) میرسد و در واقع صورت دریا بخود میگیرد

فرهنگ اسم ها

اسم: کاسپین (پسر) (فارسی) (تلفظ: caspian) (فارسی: کاسپین) (انگلیسی: caspian)
معنی: آبی سپید زار، کرانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال آرزو فال آرزو