لغت نامه دهخدا چلچلی.[ چ ِ چ ِ ] ( حامص مرکب ) خلی. بوالهوسی. عمل دیوانگان. در تداول عامه گویند: مرد که به چهل سال رسید اول چل چلیش است ، یا مرد چل ساله تازه اول چل چلیش است.