چرخاننده

لغت نامه دهخدا

چرخاننده. [ چ َ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف ) گرداننده. آنکه چیزی را بچرخاند. || چرخاننده اداره یا کارخانه یا دستگاهی ؛ مدیر. اداره کننده. رجوع به چرخاندن و چرخانیدن شود.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی را بچرخاند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که چیزی را بچرخاند.

فرهنگستان زبان و ادب

{rotator} [فیزیک] وسیله ای که بر سر راه موج الکترومغناطیسی قطبیده قرار می گیرد و صفحۀ قطبش آن را می چرخاند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ