چرانده

لغت نامه دهخدا

چرانده. [ چ َ دَ / دِ] ( نف ) شبان و چوپان و چراننده. ( ناظم الاطباء ). || ( ن مف ) چرانیده شده. چراشده. خورده شده. گیاه و علفی که چرانده شده باشد. رجوع به چرانیده شود.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی حیوانی که به چرا برده شده.
۲. زمینی که گیاه و علف آن را حیوانات علف خوار چرا کرده و خورده باشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم