وتب

لغت نامه دهخدا

وتب. [ وَ ] ( ع مص ) پائیدن در جایی و همیشگی نمودن در آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

پائیدن در جایی و همیشگی نمودن در آن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ای چینگ فال ای چینگ فال چای فال چای فال انبیا فال انبیا