ناگرویدن

لغت نامه دهخدا

ناگرویدن. [ گ ِ رَ دَ ] ( مص منفی ) پیروی نکردن. از پی نرفتن. ( ناظم الاطباء ). || کفر. ( ترجمان القرآن ). بی دین شدن. نگراییدن. ( ناظم الاطباء ). کفر.کفران. ( دهار ) ( از منتهی الارب ). || انکارکردن. || اعتماد نکردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. ایمان نیاوردن.
۲. پیروی نکردن.

فرهنگ فارسی

پیروی نکردن . از پی نرفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت فال مارگاریتا فال مارگاریتا