شتربار

لغت نامه دهخدا

شتربار. [ ش ُ ت ُ ] ( اِ مرکب ) شتروار. بار اشتر. اشتربار. باری که به مقدار برداشتن شتر باشد. ( آنندراج ). بار شتر. ( ناظم الاطباء ). آن مقدار بار که بر شتر توان حمل کرد :
زر و زیور آرند خروارها
ز سیفور و اطلس شتربارها.نظامی.نورد ملوکانه بیش از شمار
شتربار زرینه بیش از هزار.نظامی.ز گوش بریده شتربارها
ز سرهای پرکاه خروارها.نظامی.رجوع به اشتربار شود.

فرهنگ عمید

آن مقدار بار که شتر بتواند حمل کند، بار شتر.

فرهنگ فارسی

بار شتر باری که به اندازه قدرت حمل یک شتر باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم