فاعلن

لغت نامه دهخدا

فاعلن. [ ع ِ ل ُ ] ( ع اِ ) در علم عروض نام رکنی است از بحور شعرکه مرکب است از یک سبب خفیف و یک وتد، و بحر متدارک از آن تنها تقطیع میشود و بحر مدید از آن و فاعلاتن و بحر بسیط از آن و مستفعلن. ( فرهنگ نظام ). و رجوع به المعجم فی معاییر اشعار العجم ( بحر متدارک ) شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) رکنی است از بحور شعر مرکب از یک و تد مجموع و یک سبب خفیف و بحر متدارک از آن تنها تقطیع می شود و بحر مدید از آن و فاعلاتن و بحر بسیط از آن و مستفعلن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت