( غالة ) غالة. [ غال ْ ل َ ] ( ع اِ ) مقداری از آب دریا که به ساحل کشیده شود. لغت یمنی است. ( قطر المحیط ). غاله. [ ل َ / ل ِ ] ( پسوند ) مزید مؤخر و علامت تصغیر باشدمانند گاله ، در کلمات ذیل : داس غاله. بزغاله. درغاله ( مخفف دره غاله ). جزغاله. کنغاله. چغاله. دستغاله. غاله. [ ل ل ِ ] ( اِخ ) ( پوآنت دوغاله ) رجوع به گال شود.
فرهنگ فارسی
پسوند تصغیر : بزغاله جزغاله داسغاله درغاله . بر وزن و معنی خانه