فرامش کار

لغت نامه دهخدا

فرامشکار. [ ف َ م ُ ] ( ص مرکب ) آنکه فراموش کند. ( آنندراج ). فراموشکار. فرامشتکار :
چو از شکرش فرامشکار گردیم
بمالد گوش تا بیدار گردیم.نظامی.و رجوع به فرامش و فرامشتکار و فراموشکار شود.

فرهنگ عمید

= فراموش کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم