عدیم المثل

لغت نامه دهخدا

عدیم المثل. [ ع َ مُل ْ م ِ ] ( ع ص مرکب ) بی نظیر. بی مانند. عدیم المثال. عدیم النظیر :
به باب ظلم شدم در جهان عدیم المثل
شدم عدیم من و ظلم من نگشت عدیم.سوزنی.حکیم بود ز اقران خود عدیم المثل
چو مثل خویش ز اقران خویش گشت عدیم.سوزنی.

فرهنگ فارسی

بی نظیر بی مانند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال رابطه فال رابطه فال سنجش فال سنجش استخاره کن استخاره کن