عباس خان

لغت نامه دهخدا

عباس خان. [ ع َب ْ با ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان مشهد. واقع در 69هزارگزی شمال باختری مشهد و کنار کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه و آب و هوای آن معتدل است. 28 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آن غلات ، چغندر و کنجد است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
عباس خان. [ ع َب ْ با ] ( اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 22هزارگزی شمال باختری سکوهه و 12هزارگزی باختر شوسه زاهدان به زابل. ناحیه ای است جلگه ای با آب و هوای گرم و معتدل و 360 تن سکنه. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین میشود. محصولات آن غلات ، لبنیات است. اهالی به کشاورزی ، گله داری اشتغال دارند.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل واقع در ۲۲ هزار گزی شمال باختری سکوهه و ۱۲ هزار گزی باختر شوسه زاهدان به زابل ناحیه ایست جلگه آب و هوای آن گرم و معتدل است زبان اهالی فارسی است آب آن از رودخانه هیرمند تامین میشود محصولات آن : غلات لبنیات است اهالی بکشاورزی گله داری اشتغال دارند راه مالرو دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال نخود فال نخود فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس