طرائق

لغت نامه دهخدا

طرائق. [طَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ طریقة. || طبقات آسمان. || فرق مختلفه الاَهواء. || ( ص ) ثوب طرائق ؛ جامه کهنه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

جمع طریق ۱ - راهها وجوه . ۲ - روشها مسالک .
جمع طریقه یا طبقات آسمان یا ثوب طرائق .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی طَرَائِقَ: راههای عبور و مرور (جمع طریقه . درعبارت " وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ "اگر آسمانها را طرائق نامیده از این باب است که آسمانها محل نازل شدن امر از ناحیه خدا به سوی زمین است ، همچنان که فرموده : یتنزل الامر بینهن و نیز فرموده : یدبر ...
معنی قِدَداً: گوناگون و متفاوت(جمع قده است ، که از مصدر قد و به معنای قطعه است ، ودر عبارت "طَرَائِقَ قِدَداً " اگر طرائق را به وصف قدد توصیف کرد ، به این مناسبت بود که هر یک از آن طریقهها مقطوع از طریقه دیگر است ، و سالک خود را به هدفی غیر هدف دیگری میرساند )
ریشه کلمه:
طرق (۱۱ بار)
«طرائق» جمع «طریقه» به معنای «راه» یا به معنای «طبقه» است; در صورت اول، معنای آیه چنین می شود که ما هفت راه بالای سر شما آفریدیم، ممکن است این راه ها طرق رفت و آمد فرشتگان باشد، و ممکن است مدار گردش ستارگان آسمان. بنابر معنای دوم، مفهومش این است که ما هفت طبقه (هفت آسمان) بر فراز شما آفریدیم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت