لاف لاف

لغت نامه دهخدا

لاف لاف. ( اِ صوت ) خوردن مایعی مانند ماست و جز آن با لبها بدانگونه که آواز کند چنانکه سگ ، گاه ِ آب خوردن.
- لاف لاف خوردن ( سگ آب را ) ؛خوردن با لبها و زبان چنانکه آواز کند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خوردن آب ماست و غیره بدانگونه که از لبها آواز بر آید چنانکه از دهان سگ بهنگام آب نوشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال فنجان فال فنجان فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل