قلال

لغت نامه دهخدا

قلال. [ ق ُ ] ( ع ص ) کم و اندک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قلیل. ( اقرب الموارد ). ج ، قُلُل. ( اقرب الموارد ). رجوع به قَلال شود.
قلال. [ ق ِ ] ( ع اِ ) چوب برپای کرده جهت واریج انگور. ( منتهی الارب ). الخشب المنصوبة للتعریش. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قلة شود. || ج ِ قُلّة. ( اقرب الموارد ).
قلال. [ ق َ ] ( ع ص ) اندک. ( منتهی الارب ). قلیل. ج ، قُلُل. ( اقرب الموارد ). رجوع به قُلال شود.

فرهنگ عمید

= قله

دانشنامه عمومی

قلال ( به عربی: قلال ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان سطیف واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال راز فال راز فال احساس فال احساس فال حافظ فال حافظ