فراروی

لغت نامه دهخدا

فراروی. [ ف َ ] ( ص مرکب ) سرشناس و معروف : کسانی که نامدار و فراروی بودند همه آنجای حاضر بودند و بنشستند. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ معین

(فَ ) ۱ - (ق مر. ) پیش روی ، برابر. ۲ - (ص مر. ) سرشناس ، معروف .

فرهنگ عمید

۱. پیشِ رو، برابر.
۲. (صفت ) [قدیمی، مجاز] سرشناس، معروف.

فرهنگ فارسی

پیش رو، برابر، به معنی سرشناس ومعروف نیزگفته اند
۱ - پیش روی برابر ۲ - ( صفت ) سرشناس معروف .

ویکی واژه

پیش روی، برابر.
سرشناس، معروف.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت