فاما

لغت نامه دهخدا

فأما. [ ف َ اَم ْ ما ] ( ع حرف ربط ) بمعنی اما به کار رود : فاما آتش جم بجانب ارزرم بود. انوشیروان آن را به کاریان به ناحیت فارس نقل کرد. ( ترجمه تاریخ قم ص 88 ). رجوع به «اما» شود.

فرهنگ فارسی

بمعنی اما بکار رود : فاما اظهار اسرار دو عیب کلی ظاهر دارد .
به معنی اما بکار رود .

دانشنامه عمومی

فاما (میناس گرایس). فاما ( به پرتغالی: Fama ) یک منطقهٔ مسکونی در برزیل است که در میناز ژرایس واقع شده است. فاما ۲٬۳۷۶ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَذْهَبَنَّ بِـ: که تو را قطعآً ببریم (در عبارت "فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ "در اصل ان نذهب بک بوده ، کلمه ما بر کلمه ان اضافه گشته و إمّا شده ، و نون تاکید هم بر نذهب اضافه شده ، نذهبن گشته . ومعنای آیه این است که : ما از ایشان انتقام خ...
ریشه کلمه:
اما (۲۹ بار)ف (۲۹۹۹ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال تک نیت فال تک نیت