غشوه

لغت نامه دهخدا

( غشوة ) غشوة. [ غ َش ْ / غ ِش ْ / غ ُش ْ وَ ] ( ع اِ ) پرده. پوشش ، و منه : علی بصره و قلبه غشوة و غشاوة؛ ای غطاء. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پوشش. ( مهذب الاسماء ). غشاوة. تاریکی چشم.
غشوة. [ غ َش ْ وَ ] ( ع اِ ) اسم مرت از غشو؛ آمدن نزد کسی. || یکی غشو ( میوه سدر ). ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

پرده، پوشش.

فرهنگ فارسی

اسم مرت از غشو یکی غشو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال شمع فال شمع فال عشقی فال عشقی فال تک نیت فال تک نیت