غرقه شده

لغت نامه دهخدا

غرقه شده. [ غ َ ق َ / ق ِ ش ُدَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) غریق. در آب فرورفته. در آب مرده. در آب خفه شده. غارق. مغروق. غَرِق :
ای غرقه شده به آب طوفان
بنگر که به پیش تست زورق.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

غریق در آب فرو رفته در آب مرده در آب خفه شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم