علاوه

لغت نامه دهخدا

( علاوة ) علاوة. [ ع َ وَ ] ( ع اِ ) بهترین هر چیز. ( ناظم الاطباء ). علاوة الشی ٔ؛ بهترین و بلندترین هر چیزی. || ( اِمص ) بلندی. ( منتهی الارب ).
علاوة. [ ع ُ وَ ] ( ع اِ ) بلندترین هر چیز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ).
علاوة.[ ع ِ وَ ] ( ع اِ ) سرباری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تارک. قسمت بالای سر یا گردن. ( منتهی الارب ). أعلی الرأس أو العنق. ( اقرب الموارد ). || سر آدمی مادام که بر گردن باشد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || هر چیز که بر بالای بار شتر گذارند یا بیاویزند، مانند مشک و سفره و جز آن. ( منتهی الارب ). || افزونی از هر چیز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، عَلاوی ̍، عَلاوی.
- بعلاوه ( از: ب + علاوه ) ؛ باضافه.
- || علامت افزون دو عدد بیکدیگر ( + ).
علاوة. [ ع ِ وَ ] ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(عِ یا عَ وِ ) [ ع . علاوة ] (اِ. ) سرباری ، مازاد، اضافه .

فرهنگ عمید

۱. افزونی و مازاد از هرچیز، اضافه.
۲. [قدیمی] اضافه شده، افزوده.
* علاوه کردن: (مصدر متعدی ) افزودن، اضافه کردن.

فرهنگ فارسی

سرباری، سربارکه بربارچهارپابگذارند، افزونی ومازادازهرچیز
( اسم ) ۱ - افزونی از هر چیز . ۲ - زاید از هر چیز مازاد اضافه یا به علاوه .
نام اسبی است

ویکی واژه

علاوة
سرباری، مازاد، اضافه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان فال ماهجونگ فال ماهجونگ