صرود

لغت نامه دهخدا

صرود. [ ص َ ] ( معرب ، اِ ) سردسیر. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) : صرمایش نه سرمای صرود که زمهریرآن تگرگ از دماغ ریزد. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 9 ).

فرهنگ عمید

شهرهایی که هوای آن ها بسیار سرد باشد، سرزمین های سرد، سردسیر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال جذب فال جذب فال آرزو فال آرزو فال اوراکل فال اوراکل