شهوت پرست

لغت نامه دهخدا

شهوت پرست. [ ش َهَْ وَ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) هواپرست. ( آنندراج ). ابن فرجه. ( یادداشت مؤلف ). پیرو شهوات نفسانی :
گنهکار و خودرای و شهوت پرست
بغفلت شب و روز مخمور و مست.سعدی.مشو تابع نفس شهوت پرست
که هر ساعتش قبله ای دیگر است.سعدی.چو مرد سماع است شهوت پرست
به آواز خوش خفته خیزد نه مست.سعدی.

فرهنگ عمید

۱. آن که مطیع خواهش نفس باشد.
۲. ویژگی کسی که همواره آزمند مجامعت است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که مطیع تمایلات نفسانی باشد . ۲ - آن که آزمند مجامعت است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم