شبت

لغت نامه دهخدا

شبت. [ ش ِ ] ( اِ ) دالان و دهلیز خرد و کوچک. ( برهان ). دالان و دهلیز کوچک. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ). || گیاهی است. رجوع به شِبِت شود.
شبت. [ ش ِب ِ ] ( اِ ) رستنیی را گویند که در ماست کنند و به شیرازی «شود» خوانند. ( از برهان ). نام گیاهی است که آن را شوید نیز گویند و از تیره چتریان است. برگهای آن بسیار بریده و عطری ملایم دارد. ( از گیاه شناسی گل گلاب ص 235 ). رجوع به شوید و شیویت و شِبت و شبث شود.
شبة. [ ش َب ْ ب َ ] ( ع ص ) زن جوان. ( منتهی الارب ). مخفف شابة. رجوع به شابة شود.

فرهنگ عمید

دالان کوچک، دالان، دهلیز.
= شوید

فرهنگ فارسی

گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله است و ار تفاعش بین ۳٠ سانتیمتر تا یک متر متغیر است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا ( از جمله ایران ) و اروپای جنوبی و افریقا به طور خود رو می روید و غالبا کشت نیز میشود ریشه اش راست و مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است . و در محل گره ها کمی فرو رفتگی دارد . برگهایش متناوب و دارای بریدگی های بسیار و بی کرک و گلهایش کوچک و زرد رنگند . است . میوه شوید کمی مسطح و دو فندقه ای است . میوه شوید دارای اثر محرک است . به علاوه باد شکن و مقوی معده و در ازدیاد شیر موثر است . از این میوه اسانسی استخراج میکنند شبت شود شبث سذاب البر رازیانج کاذب دره رزنه کاذب و الان کوچک .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:شوید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال رابطه فال رابطه