زبان گاو

لغت نامه دهخدا

زبان گاو. [ زَ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام نوعی از پیکان تیر شکاری باشد. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). نوعی از پیکان تیر است که بزبان گاو شباهت دارد. ( آنندراج ). نوعی از تیر بوده شبیه به زبان گاو. ( فرهنگ نظام ) :
در آن بیشه که بود از تیر و شمشیر
زبان گاو برده زهره شیر.نظامی.|| نام گیاهی است که گاوزبانش گویند. ( برهان قاطع ). نام گیاهی است که گاوزبان خوانند و عرق آنرا گیرند و خورند. ( آنندراج ). نام گیاهی است دوایی که بیشتر گاوزبان نامیده میشود. ( فرهنگ نظام ). گیاهی که گاوزبان نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گاوزبان و زبان شود.

فرهنگ فارسی

نام نوعی از پیکان تیر شکاری باشد نام گیاهیست که گاو زبانش گویند

دانشنامه عمومی

زبان گاو (غذا). زبان گاو ( انگلیسی: Beef tongue ) برشی از گوشت گاو است که از زبان گاو تهیه می شود. آن را می توان به صورت آب پز، خواباندن در آب نمک ( pickled ) ، برشته شده یا تفت آب پزی در سس مصرف کرد. در فرانسه و بلژیک، آن را با سس مادیرا ارائه کرده و مصرف می کنند، درحالی که در آشپزی یهودی اشکنازی و آشپزی اروپای شرقی ترجیح می دهند آن را با چراین صرف کنند.
زبان گاو حاوی چربی بسیار زیادی است. برخی کشورها همانند کانادا و به ویژه استان آلبرتا، مقدار زیادی زبان گاو به دیگر کشورها صادر می کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم