زبان سنگین

لغت نامه دهخدا

زبان سنگین. [زَ ن ِ س َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از زبان لکنت دار. ( آنندراج ). زبان الکن. ( غیاث اللغات ). کنایه از زبان الکن. ( مجموعه مترادفات ص 191 ) :
شهرت دیوان ز تمکین سخنور میشود
چون زبان سنگین شود حرفش مکرر میشود.سعید اشرف ( از آنندراج و مجموعه مترادفات ).

فرهنگ فارسی

کنایه از زبان لکنت دار کنایه از زبان الکن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال انبیا فال انبیا فال ماهجونگ فال ماهجونگ