زارعان

لغت نامه دهخدا

زارعان. [ رِ ] ( اِخ ) دیهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی. 20هزارگزی شمال خاوری خوی و 4هزارگزی شمال باختری راه خوی به جلفا دارای چشمه آب معدنی در 4هزارگزی باخزده. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دیهی است از دهستان اوغلی بخش حومه شهرستان خوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع استخاره کن استخاره کن فال چوب فال چوب فال نخود فال نخود