رزنده

لغت نامه دهخدا

رزنده. [ رَ زَ دَ / دِ ] ( نف ) رنگ کننده و رنگرز و صباغ. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رنگ کننده. ( انجمن آرا ). || لکه کننده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

رنگ کننده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه پارچه لباس نخ و غیره را رنگ کند صباغ .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم