راهبانی

لغت نامه دهخدا

راهبانی. ( حامص مرکب ) رهبانی. عمل راهبان. راهداری. رجوع به راهبان شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت