داناتری

لغت نامه دهخدا

داناتری. [ ت َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی داناتر. داناتر بودن. اعلم بودن :
مفخر شاهان بتواناتری
نامور دهر بداناتری.نظامی.

فرهنگ فارسی

حالت و چگونگی داناتر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال حافظ فال حافظ فال ورق فال ورق فال پی ام سی فال پی ام سی