راست عهد

لغت نامه دهخدا

راست عهد. [ ع َ ] ( ص مرکب ) درست پیمان. صادق الوعد. که عهد استوار دارد. که در مقام عهد و پیمان راستی و امانت نشان دهد :
سخنگوی و دلیر و خوب کردار
امین و راست عهد و راست گفتار.نظامی.و رجوع به راست پیمان و درست پیمان شود.

فرهنگ عمید

درست پیمان، راست پیمان.

فرهنگ فارسی

درست پیمان صادق الوعد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش