تانه

لغت نامه دهخدا

تانه. [ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) تان باشد. ( جهانگیری ) ( برهان ). تان و تار نقیض پود. ( ناظم الاطباء ). نقیض پود است و آن تارهایی است که جولاهگان برای بافتن مهیا کنند. ( برهان ).
تانه. [ن َ ] ( اِخ ) تلفظ ترکی تانا ( رود ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی و «تانا» شود.
تانه. ( اِخ ) موضعی است در هند که در مشرق آن دو قصبه «بهروج » و «رهنجور» قرار دارند. رجوع به ماللهند بیرونی ص 100 و 102 و التفهیم چ جلال همایی ص 198 و نزهةالقلوب چ گای لیسترانج ج 3 ص 262 شود.

فرهنگ عمید

= تار۱

فرهنگ فارسی

( اسم ) تاری که جولاهگان برای بافتن مهیا کنند مقابل پود.
موضعی است در هند که در مشرق آن دو قصبه است .

دانشنامه عمومی

تانه ( به انگلیسی: Thane ) در شمال شرقی بمبئی در ایالت مهاراشترا در کشور هند واقع شده است. تانه با جمعیت ۱٬۲۶۱٬۵۱۷ نفر در سرشماری سال ۲۰۱۱ و مساحتی برابر ۱۴۷ کیلومتر مربع و ۷ متر ارتفاع ا سطح دریا بخشی از کلان شهر بمبئی ( مومبای ) است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم