صابون پزی

لغت نامه دهخدا

صابون پزی. [بوم ْ پ َ ] ( حامص مرکب ) عمل پختن صابون :
آن دیگ لب شکسته صابون پزی ز من
و آن چمچه هریسه و حلوا ازآن ِ تو.وحشی.

فرهنگ عمید

١. صابون سازی.
٢. شغل و عمل صابون پز.

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل صابون پز . ۲ - ( اسم ) محل صابون پختن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم